بیتوجهی مسئولان کشوری به مطالبات مردم سیستان / اصلاح بند انحرافی کمالخان راه حل مسئله حقآبه هیرمند
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۰۱۳۹۴
هفته گذشته تجمعی از سوی مردم شهرستانهای مرزی استان سیستان و بلوچستان پیرو مسائل عدم تأمین حقآبه هیرمند و مشکلاتی ناشی از آن تشکیل شد که خواسته مردم در این تجمع نگاه ویژه دولت به مسائل منطقه سیستان بود.
گروه استانها خبرگزاری دانشجو؛ هفته گذشته تجمعی از سوی مردم شهرستانهای مرزی استان سیستان و بلوچستان پیرو مسائل عدم تأمین حقآبه هیرمند و مشکلاتی ناشی از آن تشکیل شد که خواسته مردم در این تجمع نگاه ویژه دولت به مسائل منطقه سیستان بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایجاد تجمع مسالمت آمیز و اعتراضی مردم زابل و شهرستانهای دیگر مناطق مرزی سیستان قطعا از جلوههای مثبت اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی است و مردم نسبت به مسائلی که با آن مواجه هستند به وضعیت موجود اعتراض میکنند، اما مهمتر از تشکیل این اجتماعات و رساندن صدای مردم توجه دولت و نهادهای بالادستی به این اعتراضات است که در هفته گذشته شاهد موضع گیری مسئولین قبال این تجمع نبودیم و عملا توجهی به خواستههای مردم در این تجمع نشد به غیر از اینکه همان بحثهای قدیمی و وعدههای پوشالی مطرح شد.
در پی این اعتراضات مردم با در دست داشتن پلاکاردهایی خواستار حضور رئیسجمهور و تیم هیئت دولت در منطقه شدند تا شورای بحران به صورت ملی در منطقه تشکیل شود و تصمیمات کشوری برای این نقطه مشکلات این نقطه استراتژیک کشور گرفته شود، اما با توجه به بحرانی بودن مسئله هنوز خبری از سفر دوم رئیس جمهور و هیئت به منطقه سیستان نیست و همچنان مردم سیستان باید به دنبال امیدی برای حل مشکلاتشان باشند.
شهریاری، نماینده مردم زاهدان در مجلس شورای اسلامی در نطق پیش دستور دیروز با اشاره به مطالبات مردمی برای سفر رئیس جمهور به استان سیستان و بلوچستان گفت: چرا سفر دوم رئیس جمهور به استان سیستان و بلوچستان انجام نمیشود؟ استانی که آرامش داشت با سوء مدیریت دچار تنش کرده اند و تصمیمی نمیگیرند که آرامش را به استان برگردانند. با زور و قوه قهریه و با تنش آرامش به استان سیستان و بلوچستان بر نمیگردد باید تدبیر و مدیریت مشکل استان را واقعا حل کنند.
اصلاح بند انحرافی کمالخان
مهمترین مطالبهای که مردم سیستان دارند بحث تامین حق آبه رودخانه هیرمند است که آغاز مشکلات مردم سیستان با انحراف آب توسط طرف افغانستانی صورت میگیرد که البته فهم غلطی از این مسئله شکل گرفته است که برخی با انتشار تصاویر ماهوارهای از سد کجکی مسئله اصلی را این سد مخرنی میدانند در حالی که سدکجکی از حدود ۲۰ سال قبل بر روی رودخانه هیرمند احداث شده است و ۶۰۰ کیلومتر با مرزهای ایران فاصله دارد.
گنجایش مخرن سد کجکی ۱/۸ میلیارد متر مکعب است و انتشار تصاویر ماهوارهای آن صرفا میتواند میزان آب موجود پشت سد و وجود آب را اثبات کند که مقامات طالبان دائم منکر این قضیه میشود.
امیرخان متقی سرپرست وزارت خارجه افغانستان با انتشار ویدئویی مدعی شد که دولت طالبان به معاهده ۱۳۵۱ متعهد است، ولی در افغانستان خشکسالی وجود دارد. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
این اظهارات مقام دیپلماتیک طالبان با انتشار تصاویر ماهوارهای سدکجکی و همچنین طبق مواد معاهده ۱۳۵۱ رد میشود، تصاویر سدکجکی نشان از وجود آب در پشت سدها میدهد، اما اگر ادعای خشکسالی نیز صحیح باشد طبق معاهده باید دستگاه آبشناسی دهراود میزان آب موجود را بررسی کند و طبق جداول پیوست معاهده نسبت به میزان آب تخصیص یافته با توافق طرفین تصمیم گیری شود.
اما جدا از مسائل مطرح شده پیرو سد کجکی و رد ادعای اخیر طالبان مبنی بر خشکسالی، مذاکره تیم دیپلماسی وزارت امور خارجه و کار کارشناسان وزارت نیرو باید این باشد که بند انحرافی کمالخان که در نقطه ۶۰ کیلومتری مرز احداث شده است، اصلاح شود تا سیلابهای رودخانه هیرمند به سمت مرزهای ایران روانه شود، زیرا اگر بند انحرافی کمالخان اصلاح نشود اتفاق شهریور ۱۴۰۱ مجددا تکرار خواهد شد و آب رودخانه هیرمند دوباره به سمت شوره زار گودزره انحراف خواهد یافت و در پایان سال آبی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ هیچ آبی وارد سیستان نمیشود و مشکلات سیستان ادامه دار خواهد بود.
در کنار همه این مسائل و پیگیریهای دیپلماتیک مسئله حق آبه هیرمند باید نسبت به طرحهای آبی داخلی نیز انجام بگیرد که بندناف آب سیستان از حق آبه هیرمند جدا شود و با تامین آب برای مردم سیستان دستگاه دیپلماسی کشورمان دست بالاتر را در مذاکرات با طرف طالبانی داشته باشد، اما متاسفانه در طرحهای داخلی نیز هیچ آینده درخشانی وجود ندارد به عنوان مثال جدا کردن آب زاهدان از زابل بعد از چندین بار وعده مسئولین از ابتدای امسال هنوز اجرایی نشده است و طرحهای دیگری آبی نیز مدت زمان زیادی برای اجرا میطلبد و نمیتواند وضعیت امروز سیستان را بهبود ببخشد.
سیستان اکنون در وضعیت فاجعه آمیز و بحرانی خاصی قرار دارد و هر اقدامی که نیاز باشد باید فوری و در همین ایام صورت بپذیرد وگرنه در ماههای آتی شاهد روند غیرقابل بازگشت و پر دردی از سوی تنگه احد ایران خواهیم بود و با مهاجرت مردم مرزنشین و مرزدار منطقه سیستان باید برای تامین امنیت به جای هر خانه، یک پادگان و به جای هر فرد، یک سرباز قرار دهیم!
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: سیستان و بلوچستان حق آبه هیرمند حکمرانی آب طالبان استان سیستان و بلوچستان رودخانه هیرمند حق آبه هیرمند منطقه سیستان مردم سیستان بند انحرافی رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۰۱۳۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کمال نامه ی مستان حیدری / امیرالمؤمنین در شعر خواجوی کرمانی
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب، طاهره تهرانی: کمالالدین ابوالعطا محمود بن علی بن محمود مرشدی کرمانی که «نخلبند شُعرا» و «خلاّقالمعانی» و «ملکالفُضَلا» نیز خوانده میشده، عارف بزرگ و شاعر استاد ایران در قرن هشتم هجری و متولد سال ۶۸۹ هجری قمری است. تخلص او در همه شعرهایش «خواجو» است که از باب تحبیب، مصغر خواجه است.
دوران کودکی و جوانی
او فرزند خانوادهای بزرگ در کرمان بود، دوران کودکی را در همان شهر ماند و سپس سفرهای طولانی خود را به حجاز و شام و بیتالمقدس و عراق عجم و عراق عرب و مصر و بعضی از بندرهای خلیجفارس آغاز کرد، بهره او از این سفرها تجارب زیاد و توشههای بسیار از دانش بود.
سالهای سفر و گشت و بازگشت
خواجو مدتی در بغداد اقامت داشت و در سال ۷۳۶ به ایران بازگشت، اما ممدوحش ابوسعید بهادرخان کشته شده بود و غیاثالدین محمد هم مدتی، پس از ورود خواجو بهدست مخالفانش به قتل رسید. و خواجو سلطانیه بیسلطان را لایق اقامت ندید:
از آن خواجو ازین منزل سفر کرد
که سلطانیه بیسلطان نخواهد
سپس به اصفهان و از آنجا به کرمان و فارس سفر کرد و در پناه خاندان اینجو، علیالخصوص در سایه لطف و عنایت شاه شیخ ابواسحق زندگی کرد، هرچند که روابطش با امیر مبارزالدین رقیب او نیز خوب بود.
حافظ و خواجوی کرمانی
حافظ مشهورترین همعصر خواجو است، و چون به سال و تجربه شاعری خواجو بر او مقدم بود، در مدتی که مقیم شیراز بود مانند دوستی که سِمَت رهبر و استاد هم داشته باشد بر اندیشه حافظ تأثیر گذاشت؛ و بههمین دلیل در دیوان حافظ بیتهای زیادی به تقلید یا به استقبال از غزلهای خواجو میبینیم، در بسیاری موارد هم در معنی و لفظ از او اقتباس کرده است. البته که حافظ ابیات و مصراعهای زیادی هم از سعدی به کار برده، چنانچه در بیتی منسوب به حافظ به هر دو اشاره شده:
استاد سخن سعدی ست پیش همه کس اما
دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو
شیوه سخن سرایی
مضامین عرفانی در غزلیات او بسیار زیاد است، و همچنین مبارزه با زهد و ریا و بیاعتباری دنیا و مافیها نیز در شعر او پرتکرار است؛ ضمن اینکه با زبان طنز و هزل به انتقادات اجتماعی از شرایط ادیان و ریاکاران در آن روزگار پرداخته است. او به سبک سنایی غزلسرایی میکرده و در مثنوی، فردوسی را الگوی خود داشته؛ در ریاضیات طب و نجوم هم صاحب نظر بوده است.
در دیوان اشعار او به سبک باقی شعرای آن عصر در منقبت و مدح پیامبر و خلفا اشعاری هست، اما او در دو شعر به صورت جداگانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام و در شعری دیگر چهارده معصوم را مدح کرده و به آنها متوسل شده است که به اختصار به آنها میپردازیم. نخست ابیاتی از قصیده منقبت حضرت علی (ع):
وجه برات شام بر اختر نوشته اند
و اموال زنگ بر شه خاور نوشته اند
مستوفیان خسرو کشور گشای هند
بر باختر مواجب لشکر نوشته اند
در باب ظلمت آنچه خضِر نقل کرده است
بر گرد بارگاه سکندر نوشته اند
دیوانیان عالم علوی به مُشک ناب
واللیل بر حواشی دفتر نوشته اند
کتابیان رقعه نویسِ سوادِ شام
والنَّجم برِ صحایف اختر نوشته اند
دانی که چیست اینکه خطیبان آسمان
برطرف هفت پایهی منبر نوشته اند؟
یک نکته از مکارم اخلاق مرتضیست
کانرا برین کتابه به عنبر نوشته اند
در معنیِ فضیلتِ داماد مصطفی
پیران هفت زاویه، محضر نوشته اند
منظومهی محبت زهرا و آل او
بر خاطر کواکبِ ازهر نوشته اند
دوشیزگان پرده نشین حریم قدس
نام بتول، بر سر معجر نوشته اند
انجم، کلام مرتضوی را ز راه یُمن
برگرد این رواقِ مدوّر نوشته اند
بر هفت هیکلِ فلکی هر دعا که هست
آن از زبان صاحب قنبر نوشته اند
رمزی که در مطاوی طومار کبریاست
بر نام اهل بیت پیمبر نوشته اند
از دست و پنجه اسدالله کنایتیست
حرفی که بر جبینِ غضنفر نوشته اند
نامش نگر که قلعه نشینان موسوی
مهر گشاد بر در خیبر نوشته اند
نعتش نظاره کن که رهابین عیسوی
بهر شرف بر افسر قیصر نوشته اند
القاب عالیش ز پی اکتساب قدر
بر سقف چار صفّه ی شش در نوشته اند
ابیاتِ شوقِ آنکه نبی را برادرست
اجرام بر روانِ چو آذر نوشته اند
لشکرکشان عالمِ جان، نام دُلدُلش
بر کوهه های زین تکاور نوشته اند
صنعت گران چرخ، به زر وصفِ ذوالفقار
بر تیغ خور نوشته و در خور نوشته اند
ذکر غبارِ درگه آن میر هاشمی
شاهان سرفراز بر افسر نوشته اند
در گوش ما مدایح شبّیر خوانده اند
بر جان ما مناقب شبّر نوشته اند
اشعار من که مادح اولاد حیدرم
هم بحر مشق کرده و هم بر نوشته اند
شادم بدین که بر صفحات عقیدتم
شرح خلوص آن شه صفدر نوشته اند
خواجو کمال نامهی مستان حیدری
بر جان عارفان قلندر نوشته اند...
در قصیده هفتاد بیتی از بخش بدایع الجمال دیوان اشعار خواجو این ابیات در منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام آمده است:
سالکِ دل یافته نکهتِ روح القدس
چون نبیِ یثربی، بوی اویس قرن
انوری خاوری، از سر صدق و صفا
ورد زبان ساخته مَحمِدَتِ بوالحسن
قاضی دین رسول، خازن گنج بتول
قامع کیش هبل، ماحی نقش وثن
خون شفق در کنار، چرخ به سوگ حسین
دود غشق در جگر، دهر به داغ حسن
چون برسیدی بحال دم مزن از قیل و قال
چون بگذشتی ز قال بیش مگو ما و من
تا نکنی ورد خویش، ذکر شه اولیا
از ورق خاطرت محو نگردد مِحَن
شیردلِ لافتی، شیر خدا مرتضی
حیدر خیبر گشا صفدر عنتر فکن
ناصب رایات علم، شارح آیات حق
واسطهی کاف و نون، کاشف سرّ و علن
شاه ولایت پناه، میر ملایک سپاه
کهف مکین و مکان، زین زمین و زمان
مرغ سلونی صفیر، بحر خلیلی گهر
تازی دُلدُل سوار، مکّی قدسی سنن
ازهر زهرا حرم، گوهر دریا کرم
روح مسیحا شیَم، خضر سکندر فطن
مکتب دین را ادیب، راه خدا را دلیل
فلک ملل را خطیب، شاه رسل را ختن
گفته ز تعظیم شأن، مَحمِدَتش مصطفی
خوانده ز فرط جلال، منقبتش ذو المنن
نعل سم دلدلش تاج سر فرقدین
خاک ره قنبرش سرمه چشم پرن
سبحه طرازان قدس، در حرمش معتکف
قلعه گشایان چرخ، بر علمش مفتتن
دست مده جز بدو، تا نشوی پایمال
فتنه مشو جز بر او، تا برهی از فتن
جان ثنا خوان من، تا ابد از مدحتش
باز نیاید چو مرغ، از گل و برگ سمن
در ره مهرش فلک، مشوره با من کند
زانک بود مستشار، نزد خرد مؤتمن
چون ببرم از جهان، حسرت آل رسول
روز جزا در برم، سوخته بینی کفن
ترکیب بند خواجو در منقبت حضرت رسول و ائمه اطهار نیز بسیار مفصل و خواندنی است:
به نوک خامهی صورت گشای کن فیکون
که بست در شکن کاف تاب طره نون
حروف مصحف مجدش منزه از کم و کیف
سطور لوح جلالش مقدس از چه و چون
چو صفر هیچ بود در ازای قدرت او
هر آنچه در قلم آید ز لوح بوقلمون
به حکم اوست که ضحّاک صبح کشور گیر
دهد به مهر دُرفشان درفش افریدون
بنات غیب ز بهر نظارهی صنعش
سر از دریچهی ابداع میکنند برون
فلک به چرخ درآید چو نام او شنود
ملک سجود کند چون کلام او شنود
به ماه روی شب افروز الذی اَسری
که یافت مشتری از مهر او عُلُّو بها
گشوده دیده ی ما زاغ در جهانِ اَبیت
فکنده تختِ دنی در مکان او اَدنی
کشیده رختِ لعُمرک به خیمهی لَولاک
چشیده نُزل فاَوحی ز خوانِ ما اوحی
به عکس روی چو مه، صبح طیبه و یثرب
به چین زلف سیه، شام مکّه و بطحا
نداده بی نظرش اختران به کعبه شرف
ندیده بی قدمش رهروان ز مَروه صفا
ز نور معجز او اقتباس کرده کلیم
ز خوان دعوت او چاشت خورده ابراهیم
بدان امیر که شد شاه چرخ چاکر او
نمونه ایست مه نو ز نعل استر او
ز تختگاه سَلوُنی از آن علم بفراخت
که بود مملکت لَو کشف مسخّر او
به حکم قاطع کشور گشای مصطفوی
نبی مدینهی علم آمد و علی در او
هلال شامی اَبرَش سوار قلعه نشین
شده ست حلقه به گوش غلام قنبر او
چو کعبه مولد او گشت از آن سبب شب و روز
کنند خلق جهان سجده در برابر او
گدای درگه او شو که شاه مردان اوست
پلنگ بیشهی اسلام و شیر یزدان اوست
در ادامه در هر بند از حضرت زهرا سلام الله علیها تا امام حسن عسکری علیه السلام را نام برده و سپس به ذکر حضرت حجت بن الحسن میپردازد:
به مقدم خلف منتظر امام همام
مسیح خضر قدوم و خلیل کعبه مقام
شُعَیب مدین تحقیق، حجت القائم
عزیز مصر هدی، مهدی سپهر غلام
خطیب خطه افلاک، منهی ملکوت
ادیب مکتب اقطاب، محیی اسلام
شه ممالک صاحب الزمان که زمان
به دست رایض طوعش سپرده است زمام
به انتظار وصول طلیعتش خورشید
زند درفش دُرفشنده صبحدم بر بام
نه در ولایت او در خورست رایت ریب
نه با امامت او لایق ست آیت عیب
که شمع جان من از نور حق منور باد
دماغ من ز نسیم خرد معطر باد
مرا که مالک ملک ملوک معرفتم
جهان معرفت و ملک دین مسخّر باد
دلم که مهر زند آل زر بر احکامش
فدای حکم جهانگیر آل حیدر باد
ضمیر روشن خواجو که شمع انجمن است
چراغ خلوتیان رواق شش درباد
روان او که شد از آب زندگی سیراب
رهین منت ساقیِّ حوضِ کوثر باد
در آن نفس که بود مرغ روح در پرواز
مباد جز به رخ اهل بیت چشمش باز
در رباعی دیگری نیز به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها اشاره میکند:
آن شاه که شهر علم را آمد در
پشت سپه و ابنِ عَمِ پیغمبر
شاه شهدا، میر نجف، جفت بتول
داماد رسول و شیر یزدان، حیدر
دیگر آثار خواجو عبارت اند از خمسه خواجو یا پنج مثنوی همای و همایون، گل و نوروز، روضة الانوار، کمالنامه و گوهرنامه؛ رسالهی البادیه؛ رسالهی سبع المثانی؛ رسالهی مناظره شمس و سحاب.
آرمیده در تنگه الله اکبر
سرانجام در سال ۷۵۲ هجری قمری در شیراز از دنیا رفت و بدنش را در تنگ اللهاکبر شیراز (نزدیک دروازه قرآن) به خاک سپردند.
کد خبر 6091788 طاهره تهرانی